مدت جلسه: 60 دقیقه
سخنران جلسه: مصاحبه و ارزیابی ـ در اولین جلسه مصاحبه با مراجع انجام شد ـ مراجع مشکلش را بیان کرد ـ به مراجع توضیح داده شد که همکاریاش در طول جلسات درمانی و انجام دادن تکالیفی که به او محول میشود در روند پیشرفت درمانش بسیار موثر خواهد بود ـ از مراجع خواسته شد که پرسشنامه اضطراب بک را پر کند ـ و در انتهای جلسه به مراجع تکلیف جلسه داده شد و اهمیت انجام دادن تکلیف جلسه در روند بهبودی مراجع شرح داده شد.
مراجع خانم حدوداً 30 ساله است.
پس از سلام و احوالپرسی و صحبتهای ابتدایی از مراجع میخواهم علت مراجعهاش را بیان کند و کمی درباره مسائل خودش صحبت کند.
مراجع پس از معرفی خود اینطور ادامه میدهد.
30 ساله هستم ـ مدرک لیسانس شیمی دارم ـ شغلی ندارم ـ مجرد هستم
درمانگر: در خانواده شما چند فرزند وجود دارد و شما فرزند چندم هستید؟
مراجع: 4 فرزند و من فرزند اول خانواده هستم ـ 2 برابر و یک خواهر دارم.
درمانگر: دلیل اینکه به من مراجعه کردید چه بود؟
مراجع: اضطراب ـ من در اکثر ساعات روز اضطراب دارم ـ برای انجام دان هر کاری حتی کوچکترین کارها اضطراب دارم و افکار اضطراب آور مدام به سراغ من میآیند و همین باعث شده آرامش نداشته باشم.
درمانگر: مسلماً وجود چنین موقعیتی خیلی ناراحت کننده است ما به کمک هم سعی میکنیم که این حالت را برطرف کنیم یا حداقل آن را کمتر کنیم.
درمانگر: اولین بار چه زمانی بود که حس کردی اضطراب تو غیر طبیعی است و در واقع بدون هیچ دلیلی اضطراب داشته باشی؟
مراجع: اولین بار را اتفاقاً خوب به یاد دارم.
ترم آخر دورهی لیسانس بودم همین موقعها بود، بعد از عید ـ سر کلاس درس نشسته بودم و احساس کردم مضطرب هستم اما هیچ دلیلی برای آن نداشتم این اضطراب زیاد بود آنقدر که از استاد اجازه گرفتم و به خانه رفتم.
درمانگر: آیا قبل از آن چنین چیزی را تجربه کرده بودی؟
مراجع: نه هرگز اینطور نبودهام ممکن بود به خاطر امتحان یا هر اتفاق قابل قبول دیگری دچار درجهای از اضطراب شده باشم اما چنین چیزی قبل از آن سابقه تداشت.
درمانگر: آن موقع چند سالت بود؟
مراجع: حدود 22 سال
درمانگر: یعنی تو الان حدود 8 سال است که این مشکل را داری درست میگویم؟
مراجع: بله متأسفانه ـ ولی هرگز برای درمان اقدام نکردم و تمام این سالها را بارنج اضطراب تحمل کردهام.
درمانگر: آیا قبل از آن تفاقی افتاده بود که باعث شده باشد اون اضطراب را تجربه کنی؟
مراجع: نمیدانم این اتفاق به آن مسئله مربوط است یا نه اما من فکر میکنم مربوط باشه چون دقیقاً این دو موردی که حالا راجع به آن صحبت میکنم همزمان شدند. در دوران عید برای من اتفاقی افتاد که من راجع به آن به چند تا از صمیمیترین دوستانم دروغ گفتم و شاید همیشه نگران بر ملا شدن آن دروغ بودم.
درمانگر: هنوز هم نگرانی؟
مراجع: آن مسئله مدتها پیش حل شد اما اضطراب من هرگز در طی این سالها از بین نرفت و من بابت هر مسئلهای، هرکاری، هر فکری اضطراب دارم.
درمانگر: آ یا در تمام این 8 سال این مشکل را داشتی؟ به نظر خودت در تمام این سالها آیا این اضطراب کم یا زیاد میشه؟
مراجع: بله ـ همیشه این مشکل را داشتم اما شدت آن در طول این سالها فرق میکرد مثلاً در یک زمانهایی بیشتر و در یک سری زمانها کمتر میشد.
درمانگر: به نظر خودت در چه زمانهای کمتر میشد؟
مراجع: من برای مدتی نزدیک به یکسال در یک کارخانه تولید واد شوینده مشغول به کار بودم در آن زمان احساس میکنم واقعاً مشکلم کمتر بود به طوریکه واقعاً احساس میکردم مشکلم برطرف شده اما به دلیل تعدیل نیرو عذر مرا خواستند و وقتی دوباره خانه نشین شدم فهمیدم من هنوز به همان مشکل دچارم.
درمانگر: و چه زمانهایی احساس میکردی که اضطراب بیشتری داری؟
مراجع: زمانهایی که حس میکردم ممکن است کانون توجه قرار بگیرم واقعاً برای من مشکل بود و اضطراب زیادی را تجربه میکردم.
درمانگر: آیا در مواقعی که هیچ تنش یا مشکل خاصی هم در زندگی تو وجود نداشت اضطراب داشتی؟
مراجع: بله ـ من حتی بدون دلیل خاصی هم مضطرب میشدم و این اضطراب بدون دلیل خیلی آزار دهنده است.
درمانگر: میتونی به من بگی آخرین باری که این اضطراب را تجربه کرده بودی؟ در واقع کجا بودی و چه کار میکردی؟
مراجع: همین چند دقیقه پیش موقعی که منتظر بودم تا نوبت مشاوره من شود اصولاً یکی از چیزهایی که من را خیلی مضطرب میکند انتظار کشیدن است.
درمانگر: متوجه چه تغییراتی در بدن خود شدید؟
مراجع: دستانم به شدت عرق میکند ـ موقعی که مضطرب میشدم تنفسم به شدت نا منظم میشود کوتاه و سریع ـ ضزبان قلبم بالا میرود ـ دل درد میگیرم ـ احساس تهوع میکنم و حتی در انگشتانم احساس درد میکنم
درمانگر: در آن لحظهای که اضطراب داشتی به چه چیزی فکر کردی؟ در ذهنت چه میگذشت؟
مراجع: به این فکر میکردم که نکنه اتفاقی بیفتد و مورد تمسخر دیگران قرار گرم و یا توجه دیگران به من جلب شود و همین افکار ناخودآگاه باعث اضطراب من میشدند.
درمانگر: بعد از اینکه مضطرب میشوید چه کار میکنید؟ آیا موقعیت را ترک میکنید؟
مراجع: نه ـ من اضطرابم را تحمل میکنم به جز همان اولین بار که مضطرب شدم که برای شما توضیح دادم هیچ گاه موقعیت را ترک نکردم سعی میکنم اضطرابم را کنترل کنم و در محل بمانم.
درمانگر: رفتار دیگران در این موقع با شما چگونه است؟
مراجع: نمیدانم اما جالب است انگار کسی متوجه حال درونی من میشود یا حداقل اگر متوجه میشود چیزی نمیگوید چون من از کسی هیچ عکسالعملی دریافت نمیکنم.
درمانگر: در سایر مکانها یا موقعیتهایی هم که مضطرب میشوی همین حالتها را داری؟
مراجع: بله ـ اغلب آنها همین گونه اتفاق میافتد و یک روال و شکل دارد.
درمانگر: آیا موقعیتهایی وجود دارد که مخصوصاً احتمال اینکه در آنها بیشتر مضطرب شوی بیشتر باشد؟
مراجع: بله ـ همانطور که گفتم مواقعی که قرار است منتظر چیزی باشم مثل مطب پزشکان ـ یا مهمانیهای خاصی که دعوت میشویم که من زیاد با صاحب خانه آشنا نیستم و به قولی با آنها رودربایستی دارم یا حتی جاهایی که ممکن است در کانون توجه قرار بگیرم.
درمانگر: گفتی وقتی که مشکل خاصی یا تنش خاصی هم در زندگی تو وجود ندارد مضطرب میشوی میتوانی بگویی آن موقع به چه چیزی فکر میکنی؟
مراجع: اکثر آن اوقات فکری که در ذهنم وجود دارد این است که این شرایط پایدار نیست و حتماً اتفاقی میافتد که باعث ناراحتی من میشود و همین رفتار در من اضطراب را به وجود میآورد من حتی مواقعی که صبحها از خواب بیدار میشوم هم فوراً احساس اضطراب به سراغم میآید.
درمانگر: آیا موقعیتهایی وجود دارد که شما به علت اضطراب از انها اجتناب کنید؟
مراجع: من در یکسری موقعیتها اضطراب زیادی را تجربه میکنم اما از هیچ موقعیتی به خاطر اضطراب اجتناب نمیکنم.
درمانگر: آیا چیزی وجود دارد که به نظر شما نشانهها را قویتر میسازد و یا احتمال وقوع آنها را بیشتر میگرداند؟
مراجع: مثلاً وقتی میخواهم به جای خاصی بروم این فکر ناخودآگاه که اگر در آن موقعیت اضطراب داشتم چکار کنم ناخودآگاه باعث میشود اضطراب من بیشتر شود.
درمانگر: آیا چیزی وجود دارد که به نظر شما در کنترل نشانهها به شما کمک کند و یا احتمال وقوع آنها را کمتر میگرداند؟
مراجع: نمیدانم، اما در مواقعی که اضطراب شدیدی دارم وقتی که سعی میکنم بر افکاری که در ذهنم میآیند فکر نکنم اضطرابم کمتر میشود و یا در مواقعی که سعی میکنم تنفسم را منظم کنم و عمیقتر نفس بکشم به نظر وضعیتم بهتر میشود.
درمانگر: به نظر خودت علت حالتهای اضطرابی تو چه میتواند باشد؟
مراجع: من فکر میکنم افکاری که دارم اغلب این حالتها را به وجود میآورد چون به محض این که یک فکر که اضطرابآور است درمانگر: ذهن من میآید بلافاصله نشانههای اضطراب در من ظاهر میشود.
درمانگر: این که خودت به این موضوع واقفی که افکار تو اغلب باعث به وجود آمدن اضطراب میشوند خیلی خوب است و یک گام و به جلو در درمان تو محسوب میشود پس ما به کمک هم سعی میکنیم این افکار را تغییر دهیم تا بتوانیم اضطراب تو را کنترل کنیم و البته باید بدانی که برای بهتر شدن وضعیت به کمک خودت هم صد درصد نیاز است.
مراجع: من حتماً همکاری میکنم چون واقعاً از این وضعیت خسته شدهام.
درمانگر: پس در اولین قدم این پرسشنامه را با دقت پر کن (پرسشنامه اضطراب بک)
درمانگر: یک چیزی که خیلی در پیشرفت روند درمان تو اهمیت دارد تکالیفی است که به تو میدهم و میخواهم بدانی که انجام دادن این تکالیف برای من خیلی مهم است و البته که پیشرفت درمان تو به انجان دادن این تکالیف بستگی دارد.
مراجع: من حتماً هر کاری که برای درمان لازم باشد انجام میدهم.
درمانگر: تکلیف این جلسه تو جدول ثبت یادداشتهای روزانه است در طی این هفته این جدول را پر کن و هفته آینده که نوبت بعدی جلسهی مشاوره تو بود حتماً آن را برایم بیاور.
* تکلیف جلسه: جدول ثبت یادداشتهای روزانه
مدت جلسه: 45 دقیقه
محتوای جلسه: در این جلسه آموزش چگونگی استفاده از برگهی افکار ناسالم به مراجع داده شد و در ادامه تمرینهایی جهت شناسایی خطاهای شناختی به مراجع داده شد.
درمانگر: هفته گذشته چطور بود؟ تکالیف خواسته شده را انجام دادید یا نه؟
مراجع: هفته گذشته باز هم اضطراب داشتم سعی کردم تکالیفی را که از من خواسته بودید انجام دهم و موقعیتهایی که در آنها اضطراب داشتم را یادداشت کردم.
(درمانگر تکالیف مراجع را مورد بررسی قرار داد)
درمانگر: تکالیفی که از شما خواسته بودم به خوبی انجام داده بودی ولی میخواهم شما در مورد یکی از آیتمهای برنامهات توضیح بیشتری به من بدهی. مثلاً روز چهارشنبه در یک مهمانی شرکت کردی که اضطراب داشتی میشه در مورد توضیح بیشتری بدهید؟
مراجع: بله اضطراب زیادی داشتم زیرا بسیاری از دوستانم در این مهمانی حضور داشتن.
درمانگر: زمانی که در مهمانی اضطراب داشتی به چه چیزی فکر میکردی؟
مراجع: بیشت به این موضوع فکر میکردم که دوستانم در مورد وضع ظاهری چه فکری میکنند؟
درمانگر: به نظر خودت وضع ظاهریت ایرادی داشت؟
مراجع: به نظر خودم وضع ظاهری من مرتب و مناسب بود ایرادی نمی دیدم.
درمانگر: پس چه چیزی باعث شد که چنین فکری داشته باشی؟
مراجع: نمی دانم، از نگاه یکی از دوستانم چنین فکری کردم.
درمانگر: فکر میکنی فکرت چقدر به واقعیت نزدیک بود؟
مراجع: خودم احساس میکنم 5% نزدیک بود.
درمانگر: چه شواهدی داری که میتونه به من کمک کنه در مورد این که فکرت چقدر به واقعیت نزدیک بود؟
مراجع: شواهدی ندارم، دوست من فقط به من نگاه کرد.
درمانگر: پس میتوان گفت تنها دلیل شما دربارهی اینکه دوستانتان راجع به ظاهرتان قضاوت میکنند، نگاه یکی از دوستانتان به شما بوده؟
مراجع: بله، درست است.
درمانگر: آیا نگاه کردن دوستتان به شما میتواند تنها دلیل موجهی برای اضطرابتان باشد؟
مراجع: مطمئناً همینطور است که شما میگویید این دلیل نمیتواند کافی باشد.
درمانگر: همانطور که میبینی اضطراب شما اضطراب افکارتان سرچشمه میگیرد و افکار شما میتواند ناشی از یک خطای شناختی باشد.
مراجع: منظور شما از خطای شناختی چیست؟
درمانگر: خطای شناختی که شما داشتین ذهن خوانی نسبت به دوستتان بوده. یعنی بدون مدرک کافی فرض میکنید که میدانید طرف مقابل شما چه فکری در ذهن دارد. و همین تعریف شناختی باعث شده فکری در ذهنتان بیاید که چندان به واقعیت نزدیک نبوده و همان فکر باعث اضطراب در شما شده.
مراجع شما میتوانید من را راهنمایی کنید؟
درمانگر: همانطور که دیدی اضطراب شما از افکارتان سرچشمه میگیرد پس ما باید به کمک کدیگر افکارت را کنترل کنیم تا نشانههای اضطراب در وجود شما کمتر شود. یکی از راههایی که میتوان این افکار را شناسایی کرد یادداشت روزانهی افکار ناکارآمد است.
در این جدول موقعیتی را که در آن دچار اضطراب شدهای را توضیح میدهیم و هیجان خود را در آن موقعیت مشخص میکنی و آن را درجه بندی میکنی سپس توضیح میدهی در آن موقعیت چه افکار خودآیندی داشتهای؟
و اعتقاد خود را به این افکار درجهبندی میکنی. در مرحله بعد پاسخ منطقی خود را به افکار خودآیند بنویس و اعتقادی اضطراب که به این پاسخ داری درجه بندی کن و نتیجه اعتقاد خود را به افکار خود آینده مجدداً ارزیابی کن و کارهای دیگری که میتوانی در آن موقعیت اضطراب آور انجام دهی مشخص کن.
تاریخ | موقعیت | هیجان | افکار خودآیند | پاسخ منطقی | نتیجه | کارهای دیگر |
| توضیح دهید: 1ـ رویداد عملی که منجر به هیجان ناگوار میشود و یا 2ـ جریان افکار خیالبافی و یادآوری که منجر به هیجان ناگوار میشود | 1ـ مشخص کنید دلتنگی، اضطراب، خشم و غیره 2ـ میزان هیجان را درجهبندی کنید 100ـ1 | 1ـ افکار مقدم بر هیجانها را بنویسید. 2ـ اعتقاد خود را به این افکار خودآیند درجهبندی کنید (100ـ0%) | 1ـ پاسخ منطقی به افکار خودآیند را بنویسید. 2ـ اعتقاد به پاخ منطقی را درجهبندی کنید. (100ـ0%) | 1ـ اعتقاد خود را به افکار خودآیند مجدداً ارزیابی کنید (100ـ0%) 2ـ هیجانهای بعدی را مشخص کنید (100ـ0%) |
|
| ساعت 5 صبح به طور ناگهانی از خواب بیدار شدم و دیگر خوابم نبرد | اضطراب 80% | نمیدانم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد من نه کار دارم و نه درسم را ادامه دادهام (70%) | شاید در کنکور ارشد قبول شوم و یک کار مناسبی به همین زودی پیدا کنم (85%) | 1ـ30 % 2ـ20 % | تصمیم گرفتم به یک آهنگ آرام گوش دهم |
| سر کلاس کامپیوتر دچار اضطراب شدم | تنفس سریع و نامنظم 70% | اگر استاد از من سؤالی بپرسد و من بلد نباشم مورد تمسخر دیگران قرار میگیرم (55%) | من درسم را بلدم و اگر استاد سؤال بپرسد میتوانم جواب دهم (60%) | 1ـ15 % 2ـ25 % | سعی میکنم تمرکزم را روی مباحث درسی بگذارم |
| من در مطب پزشک منتظر بودم | تپش قلب 75% | اگر دکتر بداخلاق باشد و با من برخورد بدی داشته باشد (60%) | مسلماً لزومی ندارد دکتر بدون دلیلی خاصی با من بدرفتاری کند (90%) | 1ـ5 % 2ـ10 % | سعی میکنم خودم را با مجلات روی میز سرگرم کنم |
درمانگر: همانطور که در جلسهی قبل دیدیم افکار منفی شما از تعریفهای شناختیات سرچشمه میگیرد. و همین افکار منفی باعث ایجاد اضطراب در شما میشود در موقعیتی که هفتهی قبل برای من توضیح دادی خطای شناختی که داشتی ذهن خوانی بود انواع مختلفی از خطاهای شناختی وجود دارد که من آنها را در یک جدول تقسیم بندی کردم و از تو میخواهم در طول هفته آینده افکار منفی خود را بررسی کنی و ریشهی اصلی باورهای غیر منطقی و ناسالم خود را و ارتباط آن را با خطاهای شناختی مشخص کنی. ضمناً تمرینات آرمیدگی را در منزل انجام دهید.
1ـ ذهن خوانی: بدون مدرک کافی فرض میکنید که میدانید طرف مقابل شما چه فکری در ذهن دارد.
2ـ پیشگویی: آینده را بر اساس افکار منفی خود پیش بینی میکنید.
3ـ فاجعه آمیز دیدن: فکر میکنید که اتفاق به شدت وحشتناکی خواهد افتاد.
4ـ بر چسب زدن: به خودتان و دیگران برچسبهای منفی میزنید.
5ـ بی توجهی به امر مثبت: به کارهای مثبت خود توجه نمیکنید.
6ـ فیلتر منفی ذهنی: به جنبههای منفی مسائل توجه میکنید و مثبتها را نمیبینید.
7ـ تعمیم مبالغه آمیز: با استناد به یک حادثه جزئی، اقدام به تعمیم میکنید.
8ـ تفکر همه یا هیچ: برای شما
9ـ بایدها: به جای توجه به واقعیت آنچه را که فکر میکنید باید باشد در نظر میگیرید.
10ـ شخصی سازی: هر اتفاق منفی را تقصیر خود میدانید.
11ـ سرزنش دیگران: دیگران را مسئول احساس ناخوشایند خود میدانید.
12ـ مقایسههای غیر منصفانه: با معیارهای غیر واقع بینانه حوادث را تعبیر و تفسیر میکنید.
13ـ تاسف خوردن: اعتقاد دارید که در گذشته بهتر میدانستید ظاهر شوید.
14ـ چه میشود اگر پیوسته این سوال را میکنید که اگر فلان اتفاق بیفتد چه میشود؟
15ـ استدلال احساسی: آنچه را که حس میکنید واقعیت میپندارید.
16ـ ناتوانی در تاکید کردن: هر نشانهای را که مخالف اندیشهی منفی باشد رد میکنید.
17ـ داوری کردن: هر چیز را با توجه به ارزیابی خود از خوب و بد مورد داوری قرار میدهید.
مدت جلسه: 45 دقیقه
محتوای جلسه: پس از مرور مطالب مطرح شده در جلسهی قبل و بررسی تکالیف دستور کار جلسه که شامل آموزش تکنیک آرمیدگی، بررسی برگه افکار ناسالم و مشخص نمودن افکار منفی بود شروع شد.سپس تکنیک آرمیدگی به بیماران آموزش داده شد و بعد از انجام تمرینات آرمیدگی از احساسات بیماران به اینکه آیا احساس تنش کمتری دارند سوال شد سپس برای بیمار در مورد اینکه چگونه واکنشهای فیزیولوژیک (افزایش ضربان قلب، تعویض و تنش عضلانی) اندیشههای منفی را به ذهن میآورد توضیح داده شد وبرای بیمار تبیین گردید که این افکار منفی دور باطلی را ایجاد میکند.بنابراین یکی از راههای مؤثر برای گسستگی در این دور باطل این است که بر واکنش فیزیولوژیک خود تمرکز پیدا کند و یاد بگیریم چگونه آن را کنترل کنیم که این عمل از طریق تمرین آرمیدگی صورت میگیرد. پس در مورد خطاهای شناختی و عوارض ناشی از آن توضیحاتی ارائه گردید.
درمانگر: من میخواهم به شما در این جلسه آموزش آرمیدگی بدهم.
آرامیدگی: به مدت یک ماه سی دقیقه این تمرین را انجام دهید.
در یک محیط گرم و راحت دراز بکشید و یا بر روی یک صندلی راحتی بنشینید. تمام چراغهای پرنور را خاموش کنید.
چشمانتان را ببندید و بر احساسهای بدنی خود متمرکز شوید. تنفس شکمی انجام دهید، قفسه سینه را بالا بکشید تا هوای بیشتری به ریهها وارد شود و هر بار که هوا را بیرون میدهید واژه آرام را در ذهن خود تکرار کنید با عضلات دست برتر آغاز کنید. تمرینات بر روی یک دست انجام شود و سپس برای دست دیگر تکرار میشود از آنجا به عضلات بالای سر پرداخته و این روند را تا نوک انگشتان پا دنبال کنید.
ـ تمرین آرمیدگی را شروع کنید.
ـ دست راست را مشت کنید.
ـ دست راست را به عقب خم کنید تا نسبت به بازوی راست زاویهی 90 درجه پیدا کند.
ـ نوک انگشتهای دست راست را بر شانهی راست بفشارید.
ـ در مورد دست چپ هم موارد بالا را اجرا کنید.
ـ ابروها را به طرف بالا بکشید، اخم نید و ابروها را پایین بکشید.
ـ چشمها را محکم ببندید.
ـ دندانها را بر هم بفشارید و با لبخندی اقرارآمیز دهانتان را از هم باز کنید.
ـ به آرامی سرتان را به عقب خم کنید.
ـ چانه را بر روی سینه فشار دهید.
ـ شانهها را به طرف جلو وعقب فشار دهید.
ـ نفس عمیق بکشید و آن را نگاه دارید و بر فراخنای سینه بیفزایید.
ـ عضلات معده را به زیر قفسه سینه فرو ببرید.
ـ پای راست را بدون خم کردن بالا بیاورید.
ـ کف پای راست را به خارج خم کنید.
ـ انگشتان پا را را به سمت بالا بکشید.
موارد بالا در مورد پای چپ نیز انجام دهید.
برای هر عضله هر تمرین، 21 بار و با فاصله 10 ثانیه انجام دهید.
هنگامی که مهارتهایتان افزایش یافت میتوانید تمرینها را با هم تلفیق کنید.
بدین گونه:
ـ مشت راست محکم روی شانه راست فشرده میشود.
ـ شانهها را به طرف عقب بکشید، سینه را باز کنید و معده را جمع کنید.
ـ پای است را مستقیم به سمت جلو بکشید.
ـ اگر میتوانید به مکان آرامش بخشی بروید.
ـ پشت سرهم، سه یا چهار بار نفس عمیق بکشید.
ـ میزان گرفتگی عضلات خود را، بررسی کنید.
ـ وضعیت جسمانی خود را مجدداً بررسی کنید.
ـ اگر هنوز آرام نیستید احساساتی را که خود نگهداشتهاید به طور صحیح ابراز کنید.
ـ اگر آرام گرفته اید از شماره10 به طور معکوس بشمارید، وقتی به عدد یک رسیدید، شمردن را خاتمه دهید.
ـ تا وقتی آرام نگرفتهاید به این تمرین ادامه دهید و بعد 3 تا 4 نفس عمیق بکشید.
ـ چشمان خود را ببندید.
ـ آگاهانه هر گونه سفتی بدن را شل کنید و مراقب باشید که عضلههای صورت، فک، دستها، پنجهها به طور کامل شل باشد.
ـ سه یا چهار نفس عمیق بکشید.
ـ حالا به طور عادی و ملایم نفس بکشید.
ـ از شماره 10 به طور معکوس بشمارید. وقتی به عدد 1 رسیدید تمرین را خاتمه دهید.
ـ در زمان دم، رنگ آبی و در بازدم رنگ خاکستری را تصور کنید.
فکر منفی: من آیندهای ندارم، ممکن است در آینده تا ابد تنها بمانم | |||
زمان | فعالیت | فکر منفی | تحریف شناختی مرتبط با آن |
شنبه 4 صبح | ناگهان پریدن از خواب | من آیندهای ندارم، ممکن است در آینده تا ابد تنها بمانم | پیشگویی |
یکشنبه 2 بعداظهر | در هنگام مطالعه کتابهای کنکور | من کلا گذشته را از دست دادم و چند سال از عمرم بیهوده تلف شده | تأسف خوردن |
دوشنبه 11 صبح | در هنگام تست زدن منابع کنکور | اگر امسال هم قبول نشوم واقعاً نمیدانم چه کار کنم | فاجعهآمیز دیدن |
سهشنبه | در هنگام تصادف دو ماشین موقعی که من جلوتر از آنها رانندگی میکردم | من از عهده هیچ کاری برنمیآیم اگر سریعتر پیچیده بودم این تصادف رخ نمیداد | شخصیسازی |
چهارشنبه | در هنگام تماشای تلویزیون | اگر امسال شغل مناسبی پیدا نکنم همه چیز را از دست میدهم. | تفکر همه یا هیچ |
پنجشنبه | هنگام رفتن به رختخواب | واقعاً زندگی من یکنواخت شده، من از عهده هیچ کاری برنمیآیم | بیتوجهی به امور مثبت |
جمعه | در هنگام مهمانی خانه دوستم | به من جور خاصی نگاه کردن حتما در مورد من حرف میزدند. | ذهنخوانی |
مدت جلسه: 45 دقیقه
محتوای جلسه: آموزش تکنیک حساسیت زدایی منظم ـ کاهش اضطراب از طریق حساسیت زدایی منظم
درمانگر: به نظر میرسد که حال شما این سری بهتر است.
مراجع: خودم هم همینطور فکر میکنم همانطور که شما گفتید عمل کردم و هر موقع که دچار اضطراب شدم و حالتهای اضطرابی در من به وجود آمد سعی کردم بفهمم که چه فکر منفی باعث به وجود آمدن این حالتها در من شده و آن فکر منفی را یادداشت کردم و فهمیدم واقعاً افکار منفی من چقدر در به وجود آوردن حاتهای اضطرابی در من دخیل هستند.
درمانگر: تکنیک آرمیدگی را همانطور که از شما خواسته بودم انجام دادید.
مراجع: بله من هر روز این تکنیک را تمرین کردم.
درمانگر: فهمیدن این موضوع و قبول کردن آن از طرف شما در مورد نقش افکار منفی در اضطرابتان در کنترل اضطرابتان نقش مؤثری دارد. امروز تکنیک دیگری به شما یاد میدهم. این تکنیک به اندازهی آرمیدگی عضلانی مهم است. این تکنیک حساسیت زدایی منظم است که شامل 3 رویه اصلی است .شامل: آرمیدگی، تهیه سلسله مراتب و حساسیت زدایی تکنیک آرمیدگی را که در جلسه قبل مرور کردیم و روش انجام آن را با هم تمرین کردیم.
گام بعدی در تکنیک حساسیت زدایی منظم تهیه سلسله مراتب اضطراب است که باید رویدادهایی را که در تو ایجاد اضطراب میکند بر اساس شدت اضطرابی که ایجاد میکنند از کمترین تا بیشترین تنظیم کنی این رویدادها معمولاً بر مبنای صفر تا صد درجهبندی میشوند در نتیجه مقیاس واحدهای ذهنی ناراحتی تهیه میشود که در آن صفر معرف آرمیدگی کامل و صد معرف اضطراب بسیار زیاد است.
حالا از تو میخواهم که این سلسله مراتب را تهیه کنی.
1ـ صحبت کردن تلفنی با یکی از دوستانم (10)
2ـ در هنگام به رختخواب رفتن (20)
3ـ قرار ملاقات با دوستان گذشتهام (30)
4ـ در هنگام مطالعهی کتابهای کنکور (40)
5ـ آماده شدن برای شرکت در کلاس کامپیوتر (50)
6ـ صبح ها در هنگام بیدار شدن از خواب (60)
7ـ منتظر شدن در مطب پزشک یا منتظر شدن در بانک (70)
8ـ شرکت در کلاس کامپیوتر (80)
9ـ شرکت در کلاسهای آمادگی کنکور (90)
10ـ شرکت در میهمانی افرادی که آنها را کمتر میشناسم و با آنها کمتر احساس صمیمیت میکنم (100)
درمانگر: بسیار خوب: پس از طی این سلسله مراتب با یکدیگر مراحل حساسیت زدایی را شروع کنیم.
درمانگر در اولین جلسه حساسیت، بعد از آرمیدگی مراجع از او میپرسند چند واحد ذهنی ناراحت است؟ اگر میزان ناراحتی وی بالای 25 باشد، آرمیدگی ادامه مییابد. اولین صحنهای که ارائه میشود خنثی است مثل تصور منظره دریا. به این ترتیب درمانگر میتواند مهارت و توانایی مراجع در تجسم صحنهها را ارزیابی کند.
درمانگر: حالا از شما میخواهم چند صحنه را تجسم کنید شما آنها را تجسم خواهید کرد. این صحنهها چندان مزاحم آرمیدگی شما نمیشوند اما هر گاه ناراحت و نگران شدید و خواستید مرا متوجه کنید، میتواید به من بگویید. به مجرد آن که صحنه مورد نظر را خوب تجسم کردید، انگشت نشانه دست چپ خود را کمی بلند کنید. ابتدا تجسم کنید در یک جادهی سرسبز و زیبا ایستاده اید و مشغول تماشای درختان هستید. درختان، گلها، پرندگان، پروانهها و آسمان آبی را میبینید.
(مراجع پس از چند ثانیه انگشت دست چپ خودش را بالا میبرد، درمانگر 5 ثانیه مکث میکند.)
درمانگر: تجسم این صحنه ها را تمام کنید. وقتی آن را نجسم کردید چقدر اضطراب داشتید؟
مراجع: اضطرابی نداشتم.
درمانگر: دوباره در خودتان آرمیدگی ایجاد کنید (بار دیگر 20 تا 30 ثانیه درنگ میکند و دوباه دستور العملهای آرمیدگی را میدهد)
درمانگر: حالا فرض کنید که قرار است با یکی از دوستانتان ملاقات کنید و شما مشغول آماده شدن برای رفتن به محل قرار هستید (حدوداً بعد از 15 ثانیه مراجع انگشت خودش را بالا میبرد و درمانگر 5 ثانیه او را در این حالت نگاه میدارد.)
درمانگر: صحنه را متوقف کن. چقدر اضطراب داشتید؟
مراجع: حدود 25 واحد
درمانگر: دوباره همان صحنه را تجسم کنید. در حال آماده شدن برای ملاقات با یکی از دوستانتان هستید.
در دومین تجسم، میزان اضطراب 10 واحد و در سومین تجسم، صفر بود.
(بعد از ارائه صحنه اول، صحنه دوم را ارائه میدهیم و به همین ترتیب صحنه هایی که مراجع در سلسلع مراتب اضطراب به آنها اشاره کرده بود، ارائه دند)
در انتهای جلسه حساسیت زدایی درمانگر از ماجع میخواهد که دوباره در خودش آرامش ایجاد کند.
درمانگر: دوباره در خودتان آرامش ایجاد کنید. حالا تا پنج میشمارم و چشمهای تان را باز کنید. احساس آرامش و طراوت خواهید کرد.
انجام تمرینهای حساسیت زدایی منظم و پرکردن برگهی افکار ناسالم
ایام هفته | فکر منفی | احساسی که داشتیم | فکر جایگزین | احساس جایگزین | موقعیت |
شنبه | اگر کسی در مهمانی متوجه اضطراب من شود راجع من چه فکری میکند | تپش قلب | لزومی ندارد اضطراب داشته باشم، همه چیز طبیعی است | پایین آمدن ضربان قلب | نیم ساعت قبل از حاضر شدن برای رفتن به مهمانی |
یکشنبه | ـ | ـ | ـ | ـ | ـ |
دوشنبه | اگر امسال قبول نشوم هیچ انگیزهای برای زندگی ندارم | تنفس نامنظم و احساس سرگیجه | مسلماً با قبول نشدن همه چیز تمام نمی شود ممکن است شغل مناسبی پیدا کنم | ریتم تنفس منظم شد | هنگام ثبتنام کنکور ارشد |
سهشنبه | اگر کارمند بانک که یکی از بستگان من هست مرا در چنین وضعیتی ببینند چه فکری میکند | عرق کردن، دلهره و حالت تهوع | وضعیت این طور نمیماند بالاخره یا شغل مناسبی و پیدا میکنم یا در کنکور قبول می شوم | احساس آرامش از بین رفتن حالت تهوع | منتظر شدن در بانک |
چهارشنبه | ـ | ـ | ـ | ـ | ـ |
پنجشنبه | این فکر به ذهنم خطور کرد که من برای ورود به کارشناسی ارشد دیر اقدام کردم | تپش قلب | مسلماً در نیست افرادی هستند که چند سال از من بزرگتر هستند و تازه برای ورود به ارشد اقدام کردم | کاهش ضربان قلب | در هنگام رانندگی |
جمعه | ـ | ـ | ـ | ـ | ـ |
مدت جلسه: 45 دقیقه
محتوای جلسه: بررسی تکالیف جلسه چهارم، راهکارهای تقویت اعتماد به نفس
درمانگر: هفتهای که گذشت به نظرت چطور بود؟
مراجع: به نظرم بهتر از هفتههای گذشته بود تکالیفی را که از من خواسته بودید انجام دادم با روشهای آرمیدگی عضلانی و حساسیت زدایی منظم میتوانم تا حدی اضطرابم را کنترل کنم و احساس میکنم روز به روز با انجام دادن این تکنیکها وضعیت بهتری پیدا کنم. از طرفی پرکردن برگهی افکار ناسالم خیلی به من در شناسایی افکار خود آیند و منفی و جایگزین کردن آنها با افکار مثبت کمتر کرد.
درمانگر: خوشحالم که پیشرفت درمانت رو حس میکنی و متوجه میشی. مطمئناً اگر این روند رو ادامه دهی از این هم بهتر خواهی شد. اما یکی دیگر از روشهایی که میتواند در کاهش اضطراب تو مؤثرتر باشد تقویت اعتماد به نفس است، راهکارهایی برای تقویت اعتماد به نفس وجود دارد.
که من در اینجا چند تا از آنها را به شما یاد میدهم و باید سعی کنم از این راهکاها د تقویت اعتماد به نفس خود استفاده کنی.
1ـ عشق ورزی به خود: یکی از مهمترین آیتمها در تقویت عزت نفس است، به عبارتی دیگر بدبینی و داشتن تصویر منفی از خود مهمترین مانع از عشق ورزی به خود است.
2ـ تفکر مثبت: هیچ چیز به اندازه تکرار، تلقین و به کار بردن عبارتهای مثبت نمیتواند ضمیر ناخودآگاه فرد را تحت تأثیر قرار دهد.
3ـ مراقبت از سلامت: فکر سالم در بدن سالم است. مراقب بدن خود باشید و با رژیم غذایی مناسب و همچنین در منظم ساختن برنامهی خواب میتوانید به این امر کمک کنید.
4ـ توجه به ظاهر خود: افرادی که به وضعیت ظاهری خود میرسند و لباسهای مرتب و مناسب بر تن میکنند احساس شایستگی نسبت به خود دارند.
5ـ تبسم: اولین نماد درونی اعتماد به نفس، رضایت خاطر است.
6ـ تنفس عمیق: تجربه ثابت کرده که افراد افسرده، کم روحیه و فاقد اعتماد به نفس، تنفس سطحی دارند.
7ـ ورزش: به دست آوردن اعتماد به نفس نیازمند تسلط بر خود است و یکی از ضروریات تسلط بر جسم از طریق ورزشهای جسمانی است.
8ـ راسخ بودن: فردی که از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است نیازی به تأیید نظر دیگران ندارد.
9ـ تشویق خود: هر وقت کار خوبی انجام دادید خود را مورد تشویق و تحسین قرار دهید.
10ـ مطالعه کتاب: یکی دیگر از راههای تقویت اعتماد به نفس مطالعه کتابهای سودمند است.
11ـ احترام به خود: افرادی که از اعتماد به نفس خوبی برخوردار نیستند محتاج مورد احترام قرار گرفتن از طرف دیگران هستند.
12ـ توکل به خدا: از آنجا که توکل به خداوند میتواند بسیاری از ترسها را نابود کند؛ بنابراین جهت افزایش اعتماد به نفس مثمر ثمر خواهد بود.
هر روز حداقل 15 دقیقه را به تجسم شرایطی که در آن دارای حس اعتماد به نفس هستید اختصاص دهید و به آن فکر کنید چرا که در مورد هر چیزی که فرد به ان بیاندیشد ذهنیتش جذب میشود و پس از مدتی این احساس برای شما به شکل یک عادت در میآید.
درمانگر: مطمئناً با انجام این راهکارها اعتماد به نفس شما تقویت خواهد شد به شرط آنکه همانند روشهای قبلی کنترل اضطراب پیگیر باشی و تمام راهکارهایی را که بیان شد گام به گام تنجام دهی
مراجع: حتماً تمام راهکارهایی را که بیان کردید را انجام میدهم مطمئناً این روش نیز همانند روشهای دیگر کنترل اضطراب که در جلسات قبلی به من آموزش دادید به من کمک میکند.
درمانگر: در این پنج جلسه شما اصول و راهکارها و تکنیکهای روان شناختی کنترل اضطراب را یاد گرفتید.
اضطراب شما در این چند جلسه روز به روز کاهش داشته است اما مسلماً برای تثبیت این وضعیت به جلسات تکمیلی دیگری نیز نیاز است که من این جلسات را هر چند هفته یکبار برای شما میگذارم و از شما میخواهم تمامی تکالیف و تمریناتی را که در این پنج جلسه یاد گرفتید با پیگیری مداوم انجام دهید و به هیچ وجه درمان را نیمه کاره رها نکنید.
مراجع: حتماً همین کار را میکنم، من نمیخواهم دوباره به وضعیت قبل دچار شوم.
درمانگر: با امید و توکل به خدا حتماً موفق خواهی شد.
تهیه کننگان: نوشین حیدری و اعظم عطایی
روان درمانی بر اساس رویکرد رفتاری شناختی...
برچسب : نویسنده : یاسر مرادی،امیرحسن ترابی،مریم نجفی cbtherapy بازدید : 1635
برچسب : نویسنده : یاسر مرادی،امیرحسن ترابی،مریم نجفی cbtherapy بازدید : 2073
تهیه کنندگان:
میثاق نوروزی - ندا قهرمان نژاد - صبا فقیه
http://www.nilonlog.com/up/download/2344/_.pdf.html
روان درمانی بر اساس رویکرد رفتاری شناختی...برچسب : نویسنده : یاسر مرادی،امیرحسن ترابی،مریم نجفی cbtherapy بازدید : 1660
برچسب : نویسنده : یاسر مرادی،امیرحسن ترابی،مریم نجفی cbtherapy بازدید : 1584
به نام خدا
كار عملي درس رفتاردرماني
موضوع :هراس اجتماعی ((social phobia
نام استاد :دكتر روناك عشقي
گرد آورندگان
:سید مهدی میرباقری شماره دانشجویی :930421374
:محمد هفت سوارانی شماره دانشجویی :930377162
مقدمه :این پروتکل درمانی خلاصه ای از اقدامات انجام شده برای بیماری است که دارای اختلال هراس اجتماعی ((social phobiaبوده که هر جلسه شامل توضیحاتی در خصوص چگونگی اجرای جلسه ،ارائه توضیحاتی در خصوص تکنیکهای شناخت درمانی ،مصاحبه بین بیمار ودرمانگر ، کارعملی در طول جلسه درمان ، انجام تست اضطراب وهراس اجتماعی وتکالیف منزل ارائه شده به بیمار می باشد .که همگی به اختصار درادامه توضیح داده شده اند.ضمنا در پایان پروتکل درمان ترجمه چکیده سه مقاله در این خصوص ضمیمه می باشد
جلسه اول
مدت جلسه 90دقیقه
موضوع جلسه (مصاحبه وارزیابی )
محتوای جلسه :محتوا ی این جلسه شامل ثبت مشخصات ومصاحبه اولیه ،انجام تست اضطراب بک وهراس اجتماعی کانور گفتگوی بین درمانگر وبیمار می باشد
نام ونام خانوادگي ن .ج
جنسيت :مونث
سن :23سال
شغل :دانشجو
نشاني محل سكونت :اصفهان................
تلفن تماس :..........
منبع ارجاع : پزشك (متخصص قلب)
علت مراجعه :ترس واضطراب شديد موقع حضو ردر جمع مخصوصا موقعيتهاي جديد ،عدم توانايي مشاركت در بحثهاي كلاسي عدم موفقيت در ارائه كنفرانس
شرح جلسه :
مراجع پس از حضور در جلسه عنوان كرد .هميشه داراي ترس ولي از زماني كه در دانشگاه قبول شده ام اين ترس شديد تر شده به خصوص زماني كه بايد كنفراس يا سمينار ارائه بدهم .ضمنا در مواقعي كه در موقيت جديد ويا محل شلوغي ميروم نيز چنين احساسي دارم .
علائم ونشانه ها شامل تبش قلب شدي در حدي كه احساس مي كنم مي خواهم سكته كنم والان قلبم كنده مي شود .تعريق پوست مخصوصا در دستها ،كند شدن تكلم ،قرمز شدن صورت واحساس سرگيجه .
مراجع عنوان كرد: قبلا به متخصص قلب ومغز واعصاب مراجعه كرده ولي درمان نشده است وپزشك اعلام كرد علت آن جسمي(فيزيو لوژيك )نيست وبنا به همين علت به واحد روانشناسي ارجاع داه شده ام .
در زير به خلاصه اي از مصاحبه انجام شده اشاره خواهد شد .
بيمار :هميشه احساس ترس ودلهره وانتظار اتفاقات بد در آينده رادارم
درمانگر :خوب به همين علت اينجا هستي
بيمار :نه فقط به همين علت نيست بلكه در حال حاضر دانشجو هستم ووقتي سر كلاس ميروم احساس خيلي بدي دارم
درمانگر :مي تواني درمورد احساست بيشتر توضيح بدي
بيمار :بله احساس مي كنم ضربان قلبم بالا مي رود ،دستهايم عرق مي كند ،زبانم بند مي آيد ونمي توانم سركلاس صحبت كنم
درمانگر :آيا اين احساس هميشه يكسان است
بيمار :نه زماني كه از من خواسته مي شود كه در كنفرانس شركت كنم يا سمينار ارائه بدم خيلي حالم بدتر مي شود
درمانگر :حالت بدتر مي شود يعني چگونه حالي پيدا مي كني
بيمار :فكر مي كنم الان سكته مي كنم ومي ميرم يا حالا مي افتم روزمين غش مي كنم
درمانگر :دوست داري بعد از درمان چه اتفاقي بيافتد
بيمار دوست دارم حالم خوب بشه وبهتر بشم
درمانگر : مي تواني بيشتر برام توضيح بدي كه اگه حالت خوب بشه چه اتفاقي خواهد افتاد
بيمار :مي خواهم در آينده بدون هيچ اضطرابي در سمينار ها شركت كنم، كنفرانس بدم ودر مجالس شلوغ شركت كنم بدون اينكه هيچ اضطرابي داشته باشم
درمانگر :خوب ما با همكاري همديگر كاري خواهيم كرد بتواني در آينده به خواسته خود برسي و بتواني كنفرانس بدي سمينار بدي توجمع جديد شركت كني ولي اينكه هيچ گونه اضطرابي نداشته باشي امكان پذير نيست .چون همه آدمها در اين اين موقعيتها كمي استرس دارند وشما هم يك آدم هستي
پس از اتمام مصاحبه بين بيمار ودرمانگر ميزان اضطراب وي از طريق پرسشنامه اضطراب بك وپرسشنامه هراس اجتماعي كانور سنجيده شد كه نتيجه ارزيابي ميزان بالاي اضطراب را نشان مي داد.(فرم پيوست )
در پايان پس جمع بندي قرار جلسه بعد گذاشته شد
جلسه دوم
موضوع (ارزيابي وچالش افكار)
مدت زمان جلسه(60دقیقه)
محتوای جلسه :گفتگوی بین درمانگر وبیمار،آموزش تکنیک A-B-C ،تنکیک مزایا ومعایب وارائه تکالیف خانگی می باشد.
پس از حضور مراجع در جلسه ابتدا درخصوص نظر وي در مورد جلسه قبل سوال شد .سپس طي فرايند درمان در خصوص احساسهاي وي در زمان بروزاضطراب جهت ايجاد چالش افكار بحث شد كه به اختصار گفتمان انجام شده در زير ذكر خواهد شد .در پايان نيز ضمن ارائه تكاليف خانگي قرار ملاقات بعد گذاشته شد.
درمانگر :نظر شما در خصوص جلسه قبل چيست ؟
بيمار :نظر خاصي ندارم فقط فكر مي كنم بشود شرايط رابهتر كرد
درمانگر :در طول هفته قبل چه افكاري داشتيد و هنگامي كه اين افكار ازذهن شما مي گذ شت چه احساسي داشتيد
بيمار :شنبه سر كلاس نشسته بودم هنگامي كه استاد صحبت مي كرد خواستم از او سوال بپرسم كه يك دفعه دچار اضطراب شدم ونتوانستم از او سوال كنم
درمانگر :در آن موقع چه احساسي داشتيد
بيمار :احساس كردم خيلي بي عرضه ام
درمانگر :احساس كردي كه شكست خورده اي ونمي تواني حرف خودت را بزني
بيمار :بله . اگه مي تونستم سوال بپرسم واستاد جواب اون رو به من مي گفت در يادگيري دروس موفق تر بودم ودوباره دچار اضطراب نمي شدم
در مانگر : پس با توجه به صحبت شما اينگونه نتيجه مي گيريم هر كسي نتوانست در كلاس سوال كند آدم شكست خورده وبي عرضه اي است .آيا اين طور فكر مي كني ؟
بيمار: نه اينطور ي هم نيست
درمانگر :چرا اينطور نيست ؟بهتر نيست بي عرضه گي را طوري تعريف كنيم كههم براي شما وهم ديگران قابل درك باشد .شايد برخي از دوستان شما نيز نتوانند مثل شما از استاد سوال كنند .البته آنها به اندازه شما دچار اضطراب نمي شوند واحساس بي عرضه گي نمي كنند .شايد تعريف آنها از بي عرضه گي چيز ديگري باشد
بيمار :ممكن است حق باشما باشد من خيلي به خودم سخت گرفته ام
درمانگر:پس با اين وجود شمااز خيلي افراد هم سن وسال خود كه نتوانسته اند به دانشگاه بيايند عملكرد بهتري داشته ايد
بيمار:بله فكر مي كنم حق باشماباشد .
تكنيك بعد تكنيك A-B-Cمي باشد كه با همكاري بيمار طبق جدول زيرروي آن كار شد.
A-واقعه فعال ساز | B-باور (فكر) | C-پيامد احساسي | C-پيامد رفتاري |
ارائه سمينار روز شنبه | نمي توانم در جمع خوب صحبت كنم | اضطراب | تپش قلب ،سرگيجه ، |
حضور در يك ميهماني شلوغ | همه به من توجه مي كنند | اضطراب | اجتناب وخارج شدن از ميهماني
|
نحوه ارائه اين تكنيك بدين صورت بود كه به بيمار گفته مي شد واقعه اي كه اتفاق افتاده يا قرار است اتفاق بيافتد را عنوان كند سپس با توجه به باور وي پيامدهاي رفتاري واحساسي آن توضيح داده مي شد در پايان بعد از تغيير باور وي متوجه مي شد كه پيامدهاي رفتاري واحساسي وي نيز تغيير مي كرد.
پس از به چالش كشيدن افكار مراجع از طريق تكنيك تحليل مزايا ومعايب مترصد ايجاد تغيير در افكار بيمار شدم
درمانگر :اگر موافق باشيد فكر منفي شما را بررسي كنيم .گفتيد:(اگر كنفرانس بدهم ونتوانم درست صحبت كنم ديگران به من مي خندند) خوب لطفا فكر خودرا در روي يك برگه بنويسيد وكاغذ را به وسيله يك خط به دوقسمت تقسيم كنيد سپس در سمت راست مزاياي فكر خود ودر سمت چپ معايب آن را بنويسيد بعد با هم آنها را بررسي خواهيم كرد
مراجع :فكر نمي كنم چيزي به نظرم برسد
درمانگر :حتما دلايلي وجود دارد لطفا يادداشت كنيد
پس از اصرار .بيمار قبول كرد كه اين كاررا انجام دهد كه مزايا ومعايب فكر وي به شرح زير مي باشد
(فكر منفي :اگر كنفرانس بدهم ونتوانم درست صحبت كنم ديگران به من مي خندند)
مزايا | معايب |
1-ديگر كسي به من نمي خندد 2-در ان لحظه كمتر دچار اضطراب مي شوم | 1-احساس بي عرضه گي مي كنم 2-در طول مدت كلاس احساس تنش مي كنم 3-دروس را نمي فهمم چون نمي توانم درست تمركز كنم 4-در برابر ديگران احساس حقارت مي كنم 5-نمي توانم نمره خوبي از درس بگيرم |
پس از بررسي وتحليل جدول فوق با همكاري بيمار به نتيجه رسيديم كه نسبت مزاياي اين فكر به معايب آن 10%در برابر90% مي باشد يعني ميزان معايب فكر بيمار 9برابر بيشتر از مزاياي آن است.
پس از جمع بندي جلسه قرار شد جهت روبرو سازي مراجع با مفروضه هاي زير بنايي چند مورد از اين نمون افكار را خارج از جلسه انجام دهد وبا خود در جلسه بعد بياورد
جاسه سوم
موضوع جلسه(فراخواني افكار ومفروضه ها)
مدت زمان جلسه(60دقیقه)
محتوای جلسه:گفتکوی بین بیمار ودرمانگر ،پی گیری تکالیف خانگی، وآموزش تکنیک کنترل افکاروارزیابی مفروضه ها ی شاخص کار شد
شروع جلسه با بررسي و پرسش از بيمار در خصوص جلسه قبل وپي گيري تكاليف خانگي بود . مراجع عنوان كرد انجام تكاليف كمي برايش دشوار بوده ولي سعي كرده آنها را انجام دهد نمونه تكليف انجام شده توسط بيمار به شرح زير مي باشد
فكر منفي (نرفتن به مراسم جشن عروسي دوستم كه به آن دعوت شده بودم)
مزايا | معايب |
1-ديگر احساس اضطراب به خاطر اينكه در حضور غريبه ها باشم را ندارم 2-در منز ل استراحت مي كنم ومطالعه مي كنم
| 1-لذت حضور درجشن وبودن با دوستان را از دست مي دهم 2-دوستم به خاطراينكه در جشن عروسي او شركت نكردم ناراحت مي شود 3-همه فكر مي كنند من منزوي واحمق هستم 4-احساس گناه وبي ارزش بودن مي كنم 5-در طول مدتي كه من در خانه بودم به جشن فكر مي كردم |
بعد ازمرور اين تمرين روي تكليف جلسه قبل (ارزيابي مفروضه هاي شاخص)كارشد (طبق نمونه پيوست.)
پس از انجام موارد فوق جهت كاهش ميزان اضطراب از تكنيك پيكان رو به پائين استفاده شد كه به شرح زير مي باشد.
درمانگر :گفتي از كنفرانس دادن مي ترسي اگر اين كار انجام بدهي چه اتفاقي خواهد افتاد
بيمار :ممكن است نتوانم درست كنفرانس بدهم و دست وپايم بلرزد
درمانگر:خوب بعدش چه اتفاقي خواهد افتاد
بيمار:زبانم بند مي آيد وديگر نمي توانم صحبت كنم
درمانگر :خوب اين درسته بعدش چي
بيمار:همكلاسي ها به من مي خندند
درمانگر:اگر به شما بخندند چي
بيمار :احساس خجالت زدگي مي كنم واز اينكه نتوانستم كنفرانس بدهم ناراحت مي شوم
درمانگر :بعد ازاين احساس چه اتفاقي خواهد افتاد
بيمار :مي شينم سر جايم واحتمالا استاد نمره كنفرانس را به من نخواهد داد
درمانگر :خوب بعد ازآن چه كاري انجام خواهي داد
بيمار :از استاد مي خواهم كار عملي ديگري به من بدهد .شهيد بتوانم در آن كار موفق شوم
درمانگر :اگر اين كار رو كردي چي ميشه
بيمار مي توانم جبران كنم واحساس اضطراب من كمتر خواهد شد
پس از انجام تكنيك فوق براي دسيابي به نتايج ضمني افكار بيمار طبق فرمت زير يك جدول ترسيم شد وبر روي فكر ونتايج آكار شد.
واقعه وفكر | نتايج ضمني |
اگر كنفرانس بد بدهم اگر موقع صحبت در جمع درست نتوانم صحبت كنم اگر ديگران به اين علت كه من نمي توانم در ست صحبت كنم به من خنديدند | نمره خوبي نخواهم آورد ديگران به من مي خندند احساس خجالت زدگي مي كنم وبعد از آن دچار اضطراب مي شوم
|
در پايان پس از جمع بندي ضمن تاكيد بر انجام تكاليف خانگي ادامه درمان به جلسه بعد مو كول شد
جلسه چهارم
موضوع ( ارزيابي نگراني)
مدت زمان جلسه(60دقیقه)
محتوای جلسه :گفتگوی بین بیمار ودرمانگر ،پی گیری تکالیف خانگی ،آموزش تکنیک موضع ضد موضع
در اين قسمت ابتدا گفتگوي انجام شده بين درمانگر وبيمار به اختصار بيان خواهدشد
درمانگر :درباره جلسه قبل چه احساسي داريد
بيمار :به نظرم مفيد بود تا به حال نمي دانستم با برخي تمرينها مي توانم ميزان اضطراب خودم راكاهش دهم
درمانگر :اگر موافق باشيد ابتدا نگاهي به تكاليف جلسه قبل بيندازيم .قراربود افكار ومفروضه هاي شاخص خود را بنوسيد وبه آنها امتياز بدهيد همچنين موقعيتهاي مشكل آفرين را نيز ياداشت كرده آيا اين كار را كرده ايد؟
بيمار :اين افكار به ذهنم خورد ودر همان لحظه ياداشت كردم(فرم پيوست)
درمانگر:به نظر الان فرست خوبي براي پي گيري روند درمان است .اگر مايل باشيد به صورت نمونه اين فكر كه داخل جدول ياد داشت كرده ايد را پي گيري كنيم .نوشته ايد كه وقتي به مهماني رفتيد همه به شما توجه مي كردند وشما دچار اضطراب شديد
بيمار :بله احساس اضطراب كردم وفكر كردم آدم بي عرضه اي هستم وبراي ديگران جذاب نيستم
درمانگر : فرض كنيم از نظرديگران جذاب نباشي آنوقت چه اتفاقي خواهد افتاد
بيمار :احساس بدبختي خجالت ترس ودلهره
درمانگر :آيا مي تواني دلايلي بياوري كه نشان دهد همه ميهمانان فقط به تو توجه مي كردند
بيمار :نه فكر كنم آنها بيشتر درگير عروسي بودند ودنبال لذت بردن براي خودشان بودند
درمانگر :خوب اگر در آن زمان اينگونه فكر مي كرديد چه اتفاقي مي افتاد
بيمار : احساس خاصي نداشتم ومن هم مثل ديگران از مراسم جشن لذت مي بردم
پس از اتمام اين بحث از بيمار خواسته شد طبق تكنيك (موضع ضد موضع )تعداي از افكار منفي را بنويسد وسپس در مقابل هر فكر منفي يك پاسخ منطقي ارائه دهد
براي مثال
افكار خود آيند | پاسخ منطقي |
هنگامي كه مي خواهم گنفرانس بدهم سكته مي كنم | هيچ كسي تاكنون موقع ارائه كنفرانس سكته نكرده است |
در پايان جلسه ضمن جمع بندي از ايشان يك بار ديگر تست هراس اجتماعي كانور گرفته شد كه نمرات وي نسبت به جلسه اول كمي كاهش پيدا كرده بود (فرم پيوست )كه اين نشان دهنده كاهش اضطراب وي بود .سپس قرار شد ادامه درمان به جلسه بعد موكول شود
جلسه پنجم
موضوع (بررسي تحريفهاي شناختي )
مدت زمان جلسه (70دقیقه)
محتوای جلسه :گفگوی بین درمانگر وبیمار ،پی گیری تکالیف خانگی وآموزش تحریفهای شناختی
جلسه با سلام واحوال پرسي وپي گيري تكاليف منزل مربوط به جلسه هاي قبل شروع شد.خلاصه مشاوره انجام شده به شرح زير مي باشد ضمنا در اين جلسه بيمار بحث را شروع كرد .
بيمار :سلام خسته نباشيد
درمانگر :سلام به نظر مي رسد هفته خوبي را پشت سر گذاشته ايد
بيمار :بله نسبت به قبل خيلي بهترم در انجام تكاليف داده شده نيز موفقتر بوده ام
درمانگر :آيا احساس نمي كنيد كه علت اين شرايط تغير افكار وعقايد بوده ضمن تائيد بر اين موضوع كه هيچ كدام از شرايط محيطي نيز تغييري نداشته است
بيمار : البته قطعا همين طور بوده است
درمانگر :اگر موافق باشيد ابتدا نگاهي به تكاليف خانگي شما بيندازيم .قرار بود با توجه به تكنيك موضع ضد موضع افكار خود آيند منفي را طبق جدول يادداشت كن ي آيا اين كار را كردهاي اگر اينطور است فرمها راباهم مرور كنيم (فرم پيوست )
پس از رسيدگي به تكاليف در اين جلسه مقرر گرديد بر روي تحريفها ي شناختي مراجع كار شود كه در ادامه به برخي از آنها اشاره خواهدشد.
(تعميم افراطي)
بيمار :هميشه وقتي وارد جمعي كه من به عنوان تازه وارد هستم مي روم احساس اضطراب شدي مي كنم و مي خواهم سكته كنم
درمانگر :هميشه ؟آيا زماني هست كه اين احساس را نداشته باشي يعني با ورود به اين جمع احساس اضطراب نكني
بيمار :بله زماني كه با خواهرم يا دوست صميمي خود وارد جمع مي شوم كمتر احساس غربت مي كنم واضطراب كمتر ي دارم
درمانگر :خوب پس هميشه اينطور نيست
بيمار :فكر مي كنم حق باشما باشد.
درمانگر :چه شواهد تائيد كننده اي بر اين فكر خود داريد آيا مي توانيد بياوريد
بيمار :شواهد زيادي ندارم
درمانگر :آيا موقعيتهاي است كه پيامد اين رفتار (احساس سكته كردن نداشته باشي )
درمانگر :چه شواهد تائيد كننده اي بر اين فكر خود داريد آيا مي توانيد بياوريد
بيمار :شواهد زيادي ندارم
درمانگر :آيا موقعيتهاي است كه پيامد اين رفتار (احساس سكته كردن نداشته باشي )
در مانگر :آيا ديگران نيز مثل شما فكر مي كنند ؟چرا نگرش برخي افراد با شما فرق مي كند؟
قطعا ديگران مثل من فكر نمي كنند .چون آنها چنين حسي ندارند .شايد آنها اصلا به اين موضوع فكر نمي كنند .
(بايد انديشي )
بيمار :در ارائه وانجام كارها بايستي اولين يا بهترين باشم
درمانگر :به نظر شما سختگير بودن وپر توقع بودنتان باعث افزايش بيش از حد انگيزه در شما نخواهد شد
بيمار :خوب بله و همين توقع بيش از حد از خودم موجب افزايش اضطراب در من مي شود
درمانگر : اگر اين تفكر كه همه كارها بايد خوب انجام شود تغيير كنند اينگونه فكر كني برخي مواقع ممكن است آن چيزي كه شما مي خواهيد از آب در نيايد چه تغيري در وجودتان ايجاد خواهد شد
بيمار :بي خيالتر مي شوم
درمانگر :شواهد تائيد كننده ورد كننده فكر خود رابررسي كنيد .آيا كسي هست كه مثل شما فكر نكند .از ديد آنها چا اتفاقي خواهد افتاد
بيمار :شواهد تائيد كننده اي ندارم من نيز يك فرد عادي هستم ممكن است دچار اشتباه شوم ضمنا ديگران نيز همين طور فكر مي كنند
(فاجعه سازي )
بيمار :اگر نتوانم خوب كنفرانس بدهم ديگران به من مي خنددن آنوقت افتضاح خواهدشد چون ديگران مي فهمند كه من بي عرضه ام
درمانگر اگر قرار باشد به باور از يك تا صد نمره بدهيد چه نمرهاي به آن مي دهيد
بيمار :نود وپنج
در مانگر آيا شواهد تائيد كنندهاي براي اين باور داريد مثلا اينكه ديگران فكر كنند شما بي عرضه ايد
بيمار :نه ولي نمي توانم احساسم را تغيير دهم
درمانگر :خوب بهتر ه به اين صورت عمل كنيم .اگر فكر شمادرست باشد وچه اتفاقي افتاد ؟مثلا اگر ديگران به شما خنديدن چه اتفاقي خواهد افتاد يا اينكه ديگران فكر كنند كه شما بي عرضه اي
بيمار: خوب من خجالت مي كشم
درمانگر :خوب بعدش چي :به آينده فكر كن فكر واحسا س شما دريك ساعت ،يك روز،يك ماه يا يك سال بعد در آينده چه فكري خواهي كرد . يا اينكه به گذشته برگرد وبه افكاري كه د رگذشته داشتي والان برايت مهم نيست .
بيمار : اكثرا به آنها مي خندم چون بعض از آنها خيلي مسخره بودند يا خواهند بود.
پس انجام چند تمرين ووكار بر روي تحريفهاي شناختي ديگر مقرر گرديد تكاليف منزل كه طي جلسات قبل به بيمار داده شده بود را تازمان برگزاري جلسه بعد انجام دهد
جلسه ششم
موضوع جلسه (برنامه ريزي ودرمان)
مدت زمان جلسه (90دقیقه)
محتوای جلسه :گفتگوی بین درمانگر وبیمار ،پی گیری تکالیف خانگی ،مرور مجدد برکلیه تکنیکهای آموزش داده شده وانجام تست هراس اجتماعی کانور واضطراب بک
قبل از شروع جلسه نسبت به سنجش ميزان هراس از بوسيله پرسشنامه هراس اجتماعي كانور اقدام شد .كه نشان داد ميزان هراس ايشان نسبت به جلسه اول كاهش چشمگيري داشته است .پس از انجام تست ابتدا نسبت به پي گيري تكاليف ارائه شده جلسه قبل اقدام وباتوجه به اينكه مقرر گرديد اين آخرين جلسه درماني باشد كليه تكاليف بيمار بررسي شد .ضمنا مراجع عنوان كرد نسبت به برنامه درماني ديد مثبتي داشته و تاثيرات خوبي برعملكرد وكنترل هيجان وي داشته است .
شرح جلسه
درمانگر :باتوجه به اينكه اين آخرين جلسه اي است كه قرار است در خدمت يكديگر باشيم بهتر است يك مروري بر كليه تكنيكهاي درماني آموزش داده شده داشته باشيم شما نيز در مورد اجراي هركدام اشكال داشتيد عنوان كنيد .آيا موافق هستيد ؟
اولين تكنيكC -A-B بود در اين روش واقعه فعال ساز Aارائه سمينار باور شما Bعدم توانمدي در ارائه سمينار وپيامد رفتاري C
اضطراب واجتناب از ارائه سمينار بود .در اصلاح فكر وباور شما عنوان شد اگر در مقابل باور شما يك فكر ويا باور منطقي مثل "من قدرت وتوانمدي ارائه سمينار رادارم" جايگزين كنيم پيامد احساسي جديد آرامش خواهد بود.پس نتيجه مي گيريم پيامد افكار وباورهاي ما موجب ايجاد رفتارهاي متفاوت خواهد شد .ضمنا در طول اجراي اين برنامه د رمرحله اول نمره اعتقاد شما به اين باور نود بود كه باجايگزين كردن باور متفاوت به شصت تقليل پيداكرد.
تكنيك بعد بررسي شواهد بود كه به بيمار گفته شد با توجه با اينكه متوجه شديد افكار موجب بروز رفتار خواهد شد بعد از طرح يك فكر خود آيند منفي (من در انجام كارهايم شكست مي خورم)نسبت شواهد تائيد كننده به شواهد رد كننده 20به 80بودواين يعني اكثر افكار منفي شما غلط بوده .
تكنيك فلاش رو به پائين :به بيمار گفته شد اگر يادتان باشد در اين تكنيك عنوان كرديم فرض بگيريم در هنگام ارائه كنفرانس به شما بخندند بعد آ ن چه اتفاقي خواهد افتاد گفتيد دچار اضطراب مي شوم وبعدش دچار سردرد لرزش دست تپش قلب و... خواهم شد وبعدش پس از مدتي آرام خواهم شد و در آينده ديگر به آن فكر نخواهم كر د با اين تكنيك بيمار متوجه شد اگر به عاقبت افكار غير منطقي خود فكر كند متوجه بيهودگي آن خواهد شد
تكنيك موضع ضد موضع :در اين تكنيك از بيمار خواسته شد افكار خود آيند منفي را سمت چپ وسپس پاسخهاي منطقي را سمت راست بنويسد سپس با ارائه يك پاسخ منطقي در برابر اين باور فكر منفي را از اعتبار بيندازد تكرار اين تمرين موجب جايگزيني افكار منطقي به جاي افكار منفي خواهدشد.در مرحله آخر ازدرمان برروي تحريفها ي شناختي بيمار ازجمله (تحريف شناختي فاجعه سازي،بايد انديشي وتعميم افراطي )كار شد .پس از تمرين وتكرار كليه تكنيكهاي آموزش داده شده در جلسات قبلي نسبت به جمع بندي جلسه درمان ا قدام ومقررگرديد تكاليف ارائه شده راتا بهبودي كامل ادامه دهد وباتوجه به اينكه ادامه درمان ضرورتي نداشت پايان جلسات درمان اعلام شد.
منبع :
:رفتار درمانی شناختی ترجمه دکتر حبیب الله قاسم زاده
:تکنیکهای شناخت درمانی رابرت لی هی ترجمه دکتر حسن حمید پور ،دکتر زهرا اندوز
:مطالب کلاسی در رفتار درمانی
روان درمانی بر اساس رویکرد رفتاری شناختی...برچسب : نویسنده : یاسر مرادی،امیرحسن ترابی،مریم نجفی cbtherapy بازدید : 1455
پکیج درمان وسواس مربوط به درس رفتار درمانی
استاد مر بوطه
خانم دکتر روناک عشقی
تهیه و تنظیم
طیبه قاسمی 930410153
عادله اژدری نیا 930433424
مقطع و رشته تحصیلی : کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی
بهار 94
فهرست
جلسه اول
مصاحبه و ارزیابی..........................................................................................................1
جلسه دوم
ایجاد و تقویت انگیزه در مراجع...................................................................................10
جلسه سوم
مواجهه در جلسه درمان و استفاده از تکنیک الگوگیری................................................14
جلسه چهارم
بررسی میزان موفقیت در اجتناب از پاسخ هنگام مواجهه...............................................17
جلسه پنجم
بررسی موفقیت درمان.................................................................................................21
منابع..........................................................................................................................24
مقالات
جلسه اول
موضوع جلسه : مصاحبه وارزیابی
مدت جلسه :45 دقیقه
محتوای جلسه
در این جلسه درمانگر و مراجع با یکدیگر آشنا شدند، ارزیابی و مصاحبه بالینی صورت گرفت، سپس طول مدت هر جلسه و تعداد جلسات و اهداف درمانی برای مراجع شرح داده شد.
سپس شرح مختصری درباره وسواس معرفی آن به عنوان یک اختلال شایع که در بر گیرنده افکار و تصورات تکراری آزاردهنده و اضطراب زا و رفتار های تکرارشونده به منظور کاهش فشار روانی، اضطراب و اجتناب ارائه شد و تاثیر این اختلال بر عملکرد فردی و اجتماعی توضیح داده شد تا مراجع نسبت به پذیرش این اختلال و بیمار بودنش و در نتیجه همکاریش در درمان با درمانگر متقاعد گردد.
شرح جلسه
درمانگر: سلام، بفرمایید.
مراجع: سلام، خیلی ممنون.
درمانگر: لطفا خودتان را معرفی کنید.
مراجع: م.ا هستم.
درمانگر: متولد چه سالی هستید؟
مراجع: متولد 59 هستم.
درمانگر: میزان تحصیلات شما چه قدر است؟
مراجع: دیپلم انسانی دارم.
درمانگر: بفرمایید برای چی مراجعه کردید؟
مراجع: من در تمیز بودن دستهایم نسبت به بقیه حساس تر هستم، فکر می کنم وسواس دارم.
درمانگر: چه مدت است که فکر می کنید این مشکل را دارید؟
مراجع: حدود 12 سال است که روی تمیزی دستهایم حساس هستم و بیش تر نگران انتقال میکروب از دستم به مواد خوراکی هستم، اما الان 8 ماهی است که زندگی را برایم سخت کرده است.
درمانگر: 12 سال پیش چه اتفاقی افتاد که روی تمیز بودن دستهایت حساس شدی؟
مراجع: 12 سال پیش برای پدرم مشکل مالی پیش آمد و من دائم خواستگار داشتم ومجبور بودم آنها را به خاطر وضع مالی پدرم و بحث جهیزیه رد کنم و فشار زیادی از لحاظ روحی روی من بود.
در مانگر: فقط روی تمیزی دستهایت حساسی، یا به چیز های دیگر هم حساسی؟
مراجع: نه فقط تمیزی دستهایم.
درمانگر: لطفا بیشتر توضیح دهید.منظور از تمیزی دست یعنی چه و چرا زندگی را برایت سخت کرده؟
مراجع: مثلا" اگر بقیه افراد در 1 تا 2 دقیقه دست خود را با مایع دستشویی می شویند من حدود 20 دقیقه طول می کشد تا دستهایم را بشویم. به خاطر همین همیشه وقت کم می آورم و اصلا از اینکه دستهایم بخواهد کثیف شود می ترسم.صبخ ها به دلیل اینکه شستن دستهایم طول می کشد وقت برای صبحانه دادن به بچه ام را ندارم و همیشه سر این مسئله با شوهرم دعوا دارم.
درمانگر: از چه چیزی می ترسید؟ چه فکری به سراغتان می آید؟
مراجع: از میکروب می ترسم، فکر می کنم اگر دستهایم را چندین بار نشویم میکروب ها از دستم پاک نمی شوند و خودم و خانواده ام مریض می شویم.
درمانگر: شما چند سال است ازدواج کرده اید؟
مراجع: 10سال
درمانگر: چند فرزند دارید؟
مراجع: یک پسر 8 ساله دارم.
درمانگر: چند خواهر و برادر دارید؟
مراجع: یک خواهر و دو برادر دارم.
درمانگر: شما فرزند چندم هستید؟
مراجع: فرزند اول.
درمانگر: آیا پدر ومادرت یا خواهر و برادرهایت این مشکل را دارند؟
مراجع: نه، کسی مشکل من را ندارد.
درمانگر: در فامیل چطور، مثلا" خاله یا دایی یا عمه و...؟
مراجع: خیر.
درمانگر: روزی چند بار دستهایت را می شویی؟
مراجع: خیلی زیاد، نمی دانم، حدود 20 بار شاید هم بیشتر.
درمانگر: چه کارهایی که انجام می دهی بیشتر دستهایت را می شویی؟
مراجع: مثلا وقتی که می خواهم غذا درست کنم و مجبورم به مواد غذایی دست بزنم .
در مانگر: فکر می کنی چرا این مواقع بیشتر است؟
مراجع: چون فکر می کنم میکروب و آلودگی از دستم به مواد غذایی وارد می شود و خانواده ام مریض می شوند و ممکن است بمیرند.
درمانگر: دیگر چه مواقعی؟
مراجع: وقتی دستشویی می روم و قبل از خوردن مواد خوراکی.
درمانگر: طی این 8 ماه شستن دستهایت بیشتر شده است؟
مراجع: به مروربیشتر شده است، الان حدود 2 تا 3 ماهی است که خیلی زیاد دستهایم را می شویم ، ولی خسته شده ام، چند بار هم خواسته ام که این قدر زیاد دستهایم را نشویم اما دچار اضطراب شده ام و فکر می کنم الان به خاطر میکروب های روی دستم یک بیماری سخت می گیرم.
درمانگر: آیا تا به حال برای در مان به جای دیگری مراجعه کرده اید؟
مراجع: خیر.
درمانگر: نگران نباشید، من مراجعان دیگری با مشکل شما داشته ام و حتی حادتر ولی به خوبی درمان شده اند.
مراجع: واقعا" خوب شده اند؟
درمانگر: بله و علت اصلی همکاری خودشان بوده است.
هدف درمان این است که اضطراب شما راکاهش بدهیم و با کمک هم بتوانیم رفتار تکراری شستن دست را که آن قدر برایت آزاردهنده شده از بین ببریم و البته همکاری خودت در روند بهبودی و رفع مشکل بسیار مهم است.
وسواس یک اختلال شایع است که اگر رفتار تکراری وشستن مکرر دست را انجام ندهی دچار اضطراب می شوی و اگر انجام بدهی عملکرد فردی و اجتماعی مختل می شود.
مراجع: عملکرد فردی و اجتماعی یعنی چه؟
درمانگر: مثل همان مثالی که خودت زدی، صبح ها وقت کم می آوری و نمی توانی به پسرت صبحانه بدهی و زندگی برایت سخت می شود. شوهر و پسرت ناراضی هستند و باعث ایجاد تنش و دعوا در زندگی شما شده است.
مراجع: به نظر شما من الان باید چه کار کنم؟ چون واقعا خسته شده ام.
درمانگر: درمان شما حدود 5 جلسه 45 دقیقه ای طول می کشد. من در هر جلسه تکالیفی به شما می دهم و ابتدای جلسه بعد تکالیف را با هم بررسی می کنیم.
نتیجه گیری جلسه
با توجه به ارزیابی متوجه شدیم که مراجع وسواس شستشو دارد و در همین راستا به مراجع تکلیفی داده می شود.
تکلیف جلسه
از شما می خواهم از امروز تا جلسه آینده میزان اضطرابتان را در موقعیت های مختلف بین صفر تا 100 نمره بدهید(100 برای هنگامی است که بالاترین میزان اضطراب را دارید و صفر برای مواقعی است که اضطراب ندارید). اگر موقعیت دیگری برایت اتفاق افتاد اضافه کن.
|
جلسه دوم
موضوع جلسه: ایجاد و تقویت انگیزه در مراجع
مدت جلسه: 45 دقیقه
محتوای جلسه
بررسی تکلیف جلسه قبل و شروع فرایند درمان
شرح جلسه
تکلیف جلسه قبل را بررسی کردیم (جدولی که به عنوان تکلیف ارائه شده بود و توسط مراجع کامل شده است را در ذیل آورده ایم). هدف از این بررسی بالا بردن خود آگاهی مراجع و هم چنین ارزیابی ما از شدت اضطراب مراجع در شرایط گوناگون است.
موقعیت های | شدت اضطراب | ||||||||||
مختلف | 100 | 90 | 80 | 70 | 60 | 50 | 40 | 30 | 20 | 10 | 0 |
بعد از آمدن از دستشویی |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
دست زدن به مواد غذایی |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
قبل از خوردن مواد خوراکی |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
بعد از بررسی تکلیف به این نتیجه می رسیم که مراجع هنگام دست زدن به مواد غذایی بیشترین اضطراب را دارد.
درمانگر: برای اینکه این اضطراب ها کم بشود شما باید از موقعیت هایی که در آنها دچار اضطراب می شوی دوری نکنی بلکه با آنها روبرو شوی و برای کاهش اضطراب که احساس کردی باید دستهایت را بشویی دستهایت را نشویی، مثلا" اگر احساس می کنی برای دست زدن به مواد خوراکی برای پختن غذا دچار اضطراب می شوی و مجبور هستی دستهایت را بشویی و به همین خاطر ترجیح می دهی غذا درست نکنی، برعکس باید حتما" و هر روز غذا درست کنی و از غذا پختن فرار نکنی و باید سعی کنی دستت را فقط یکبار بشویی و فقط 1 دقیقه.
این روش در ابتدا باعث می شود اضطراب و نگرانیت بالا برود اما باید مقاومت کنی و دستت را نشویی، از شدت اضطراب ممکن است سردرد یا سرگیجه بگیری یا حالت بد شود اما اینها همه عادی است و در برابر شستن دستهایت باید مقاومت کنی.
مراجع: اگر بیشتر از 1 دقیقه شستن دستهایم طول کشید اشکالی دارد؟
درمانگر: نه اشکالی ندارد ولی سعی کن بیشتر از 1 دقیقه طول نکشد.
مراجع: اگر بیشتر از یکبار دستهایم را بشویم اشکالی دارد؟
درمانگر: سعی کن میزان شستن دستهایت را به حداقل برسانی.
نتیجه گیری جلسه
میزان اضطراب مراجع هنگام دست زدن به مواد خوراکی بیشترین میزان می باشد و در همین راستا به مراجع تکلیف داد ه می شود.
تکلیف جلسه
از شما می خواهم همین طور که برایتان توضیح دادم تا جلسه بعد به همین روال عمل کنید و میزان موفقیت خود را در به حداقل رساندن تعداد و مدت شستن دستهایتان یادداشت کنید.
جلسه سوم
موضوع جلسه: مواجهه در جلسه درمان واستفاده از تکنیک الگوگیری
مدت جلسه: 45 دقیقه
محتوای جلسه
تکلیف جلسه قبل را بررسی کردیم و متوجه شدیم که اضطراب کمی کاهش پیدا کرده است و تعداد شستن دستها از 20 بار در روز به 15 بار و از 20 دقیقه به 10 دقیقه رسیده است ، مواجهه در جلسه درمان انجام شد و تکنیک الگو گیری به کار برده شد.
شرح جلسه
درمانگر: تلاش شما در این یک هفته خوب بوده است و این به خاطر همکاری خودتان می باشد. اگر شما همکاری نمی کردید تا این میزان بهبودی نداشتید.
برای این جلسه من یک سیب آورده ام که با هم بخوریم، اما برای این کار می خواهم از شما فقط یک با و در حدود 1 دقیقه دستتان را بشویید نه بیشتر.
بعد از اینکه مراجع دستش را در حضور ما فقط برای 1 دقیقه و یک بار با مایع دستشویی شست از او خواسته شد سیب را پوست بکند و بعد تکه ای از آن را بخورد.
وهمزمان با او من هم دستم را شستم و یک سیب پوست کندم و تکه ای از آن را خوردم، مراجع که می دید من با آرامش و بدون اضطراب این کار را می کنم ترغیب می شد که او هم سیب را بخورد (روش الگو گیری)، اما دچار اضطراب و بی قراری شده بود.
مراجع: من خیلی نگرانم، تپش قلب گرفته ام و احساس خوبی ندارم.
درمانگر: بله، اینها نشانه اضطراب بالای شما است، شما همیشه برای کاهش این اضطراب دست خود را چندین بار می شسته اید و اجازه نمی دادید که با چیزی که از آن می ترسیدید روبرو شوید که آن ترس از مریض شدن خود و خانواده است ولی با تحمل این اضطراب متوجه می شوید که هیچ اتفاق وحشتناکی برای خودت یا شوهر و پسرت نمی افتد. الان چه طوری؟
مراجع: تپش قلبم کمی بهتر است.
درمانگر: الان از وقتی که سیب را خورده ای 10 دقیقه گذشته و اتفاق خاصی برای تو نیفتاده و حتی اضطراب تو کم شده است که نشانه ی آن کاهش تپش قلب است.
نتیجه گیری جلسه
در این جلسه که مواجهه اتفاق افتاد ابتدا اضطراب بالا رفت و بعد کاهش پیدا کرد.
تکلیف جلسه
از شما می خواهم دستتان را فقط یک بار و فقط در 1 دقیقه بشویید ومیزان موفقیت خود را بنویسید.
جلسه چهارم
موضوع جلسه: بررسی میزان موفقیت در اجتناب از پاسخ هنگام مواجهه
مدت جلسه: 45 دقیقه
محتوای جلسه
در این جلسه تکلیف جلسه قبل بررسی شد و نتیجه بسیار رضایت بخش بود تعداد دفعات شستن دست به 2 بار و هر دفعه 1 دقیقه رسیده بود
شرح جلسه
درمانگر: میزان اضطراب شما بعد از اینکه فقط 2 بار دست خود را شستید چقدر بود؟
مراجع: روز اول اضطراب زیادی داشتم و احساس می کردم میکروب زیادی وارد بدن خودم و خانواده ام می کنم.
روز دوم هم همین احساس را داشتم اما وقتی یادم آمد که در مطب سیب را خورده ام و مشکلی برایم پیش نیامده نگرانیم کمتر شد.
روز سوم و چهارم 2 بار می شستم و هر دفعه 2 دقیقه اما باز کمی نگران بودم.
روز پنجم وقتی پسرم از مدرسه برگشت دیدم خیلی سرحال و شاد است و به خودم گفتم اگر میکروبی به او منتقل کرده بودم الان باید مریض باشد اما سرحالی او نشانه ی سلامت است و یکدفعه احساس بهتری نسبت به کم شستن دستم پیدا کردم. و این باعث شد که روز ششم که دیروز بود بدون هیچ نگرانی دستم را فقط 2 بار بشویم و احساس بدی نداشته باشم.
درمانگر: عکس العمل خانواده ات در این مدت راجع به تغییر رفتار شما چگونه بوده است؟
مراجع: همسرم خیلی در این چند روز تشویقم کرده و مخصوصا" 2 روز گذشته که دیده برای پختن غذا یا بعد از دستشویی خیلی وقت برای شستن دستهایم نگذاشته ام خیلی خوشحال شد.
درمانگر: فکر می کنی چرا از اینکه تو دستهایت را کمتر می شستی خوشحال بود؟
مراجع: به خاطر اینکه زمان بیشتری را می توانستم کنار آنها بنشینم و با آنها باشم. پسرم هم می گوید مامان حالا که نمی خواهی دستت را دائم بشویی بیا با من نقاشی بکش و برایم کتاب قصه بخوان و من هم اینکار را برایش کردم و او گفت مامان تو بهترین مامان دنیایی و تو را خیلی دوست دارم و این جمله برای من بهترین تشویق بود.
درمانگر: خیلی خوشحالم که با تلاش و خواست خودت توانستی بر اضطرابت غلبه کنی.
نتیجه گیری جلسه
میزان موفقیت مراجع بسیار خوب بود و اضطرابش کاهش پیدا کرده بود و این امر باعث عملکرد بهتر او در زندگی شده بود.
تکلیف جلسه
از شما می خواهم از امروز تا جلسه آینده میزان اضطرابتان را در موقعیت های مختلف بین صفر تا 100 نمره بدهید(100 برای هنگامی است که بالاترین میزان اضطراب را دارید و صفر برای مواقعی است که اضطراب ندارید).
|
جلسه پنجم
موضوع جلسه: بررسی موفقیت درمان
مدت جلسه: 45 دقیقه
محتوای جلسه
تکلیف جلسه قبل بررسی شد ومواجهه و اجتناب از پاسخ تکراری (آیین مند) بسیار عالی بود.
با توجه به روند درمان متوجه شدیم که این درمان برای مراجع بسیار مناسب بوده است.
شرح جلسه
تکلیف جلسه قبل را بررسی کردیم (جدولی که به عنوان تکلیف ارائه شده بود و توسط مراجع کامل شده است را در ذیل آورده ایم). و متوجه شدیم که میزان اضطراب مراجع به طور چشمگیری کاهش یافته است.
موقعیت های | شدت اضطراب | ||||||||||
مختلف | 100 | 90 | 80 | 70 | 60 | 50 | 40 | 30 | 20 | 10 | 0 |
بعد از آمدن از دستشویی |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
دست زدن به مواد غذایی |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
قبل از خوردن مواد خوراکی |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
با توجه به روند درمان متوجه شدیم که این درمان برای مراجع بسیار مناسب بوده است و با همسر ایشان هم صحبت شد.
درمانگر: نظر شما راجع به مشکل همسرتان و روند بهبودیش چیه؟
همسر مراجع: به نظر من دیگر وسواس ندارد، قبلا" برای کار منزل وقت کم می آورد ولی حتی وقت برای بازی پسرمان هم دارد.
درمانگر: همراهی شما برای ثبات پایداری این بهبودی بسیار مهم است، لطفا" او را تشویق کنید و اگر نشانه هایی از بروز رفتار های وسواس گونه در ایشان مشاهده کردید هر چه سریعتر مراجعه فرمایید.
نتیجه گیری جلسه
با توجه به روند درمان متوجه شدیم که این درمان برای مراجع بسیار مناسب بوده است و مراجع بهبود یافته است.
منابع
1- رفتار درمانی شناختی (راهنمای کاربردی در درمان اختلال های روانی) ، ترجمه دکتر حبیب الله قاسم زاده
2- وسواس و درمان آن / مقایسه دو شیوه شناخت درمانگری اسلامی و شناخت درمانگری سنّتی ، نویسنده علی نقی فقیهی، جمشید مطهری
3- گیل اس استکتی، درمان رفتاری وسواس، ترجمه عباس بخشی پور
4- وسواس، برداشت ها و درمان رفتاری، گیل اس استکتی و همکاران، ترجمه امیر هوشنگ مهریار
5- scopus.com
6- cabdirect.org
7- magiran.com
8- ijpbs.mazums.ac.ir
9- psychiatry.org
روان درمانی بر اساس رویکرد رفتاری شناختی...برچسب : نویسنده : یاسر مرادی،امیرحسن ترابی،مریم نجفی cbtherapy بازدید : 3828
تهیه کننده: محمد حسین منصورزاده
http://www.niloblog.com/up/download/2459/_.pdf.html منبع: http://cbtherapy.niloblog.com/
روان درمانی بر اساس رویکرد رفتاری شناختی...برچسب : نویسنده : یاسر مرادی،امیرحسن ترابی،مریم نجفی cbtherapy بازدید : 1027
اکرم طلیعه
لینک دانلود
http://www.niloblog.com/up/download/2342/_.pdf.html
روان درمانی بر اساس رویکرد رفتاری شناختی...برچسب : نویسنده : یاسر مرادی،امیرحسن ترابی،مریم نجفی cbtherapy بازدید : 1089
اکرم طلیعه
لینک دانلود
http://www.niloblog.com/up/download/2342/_.pdf.html
روان درمانی بر اساس رویکرد رفتاری شناختی...برچسب : نویسنده : یاسر مرادی،امیرحسن ترابی،مریم نجفی cbtherapy بازدید : 1227
گردآورندگان: فاطمه فرگاه، زهرا شاه کرمی
لینک دانلود فایل:
http://www.niloblog.com/up/download/2341/930369052.rar.html
روان درمانی بر اساس رویکرد رفتاری شناختی...برچسب : تهیه کنندگان, فاطمه فرگاه, زهرا شاه کرمی, نویسنده : یاسر مرادی،امیرحسن ترابی،مریم نجفی cbtherapy بازدید : 1177